بازاریابی فروش برندسازی برندینگ

رنگ در برند و برندسازی

رنگ در برند ، برندسازی و بازاریابی اهمیت زیادی دارد زیرا اولین برداشت‌های صورت گرفته توسط مشتریان مبتنی بر رنگ می باشد. همچنین، رنگ راز تولید یک هویت برند خوب برای شرکت شما می‌باشد. رنگ ها چیزی بیش از صرفا یک کمک بصری هستند زیرا رنگ هیجانات، احساس ها و تجربیات را منتقل می‌نمایند. معانی در پس رنگهای مختلف وجود دارند و برای شرکت ها، این رنگ ها می‌تواند کمک کننده باشند اگر منطبق با این معانی انتخاب شده باشند زیرا انتخاب رنگ می تواند کسب و کار را تحت تاثیر قرار دهد – رنگ هم می‌تواند کسب و کار را بسازد و هم آن را بشکند.

قرمز،‌ آبی،‌ زرد،‌ سبز،‌ رنگ ها ممکن است تنها بخشی از مبانی باشند اما برای کسب و کار شما آنها نقشی حیاتی ایفا می‌نمایند.

چرا رنگ در برند اهمیت دارد؟‌

یک شاخه از روانشناسی  که “روانشناسی رنگ“‌ نامیده می شود به مطالعه رنگ ها و تاثیر آن بر رفتار انسان می‌پردازد.

روانشناسی رنگ سال ها قبل پدید آمد زمانی که مصری‌ها تاثیر رنگ ها بر خلق و خو را مورد مطالعه قرار دادند و از آنها برای توسعه کل نگر مورد استفاده قرار دادند. رنگ قرمز نماد افزایش گردش خون است،‌ رنگ زرد به معنی تصفیه بدن است،‌ رنگ آبی به منظور تسکین درد است،‌ رنگ ارغوانی برای مشکلات پوستی است،‌ رنگ نارنجی به منظور افزایش انرژی به کار رفته است و رنگ سیاه به معنی زندگی و تولد دوباره است.

در روانشناسی مدرن، کارل جونگ،‌ یک روانپزشک سوئیسی،‌ بر این باور است که رنگ ها و انسان ها ارتباطی خاص با هم دارند،‌ او می‌گوید “انسان‌ها واکنش‌های بدنی جهانی نسبت به محرک‌های رنگی دارند”. او همچنین می گوید “رنگ ها زبان مادری ناخودآگاه هستند”.


رنگ در برند و برندسازی


خصوصیت فروشنده حرفه‌ای و ماهر

خصوصیت فروشنده ، تعیین کننده نحوه تعامل فروشنده با مدیر فروش ، اعضای تیم فروش و مشتری است . شناخت ویژگی‌های فروشنده یکی از آن چالش‌ها و سوالات کلیدی اغلب کارفرمایان از مشاوران ما است. یک مدیر فروش باید توانایی شناخت خصوصیت فروشنده خویش را داشته باشد . در بازار رقابتی ، هر روز که می‌گذرد، سطح توقع از فروشنده بالاتر و بالاتر می‌رود . پس فروشنده به طور دائم  در یک ماراتن برای دستیابی به فروش بالاتر حضور دارد. هر روز سطح توقع ما برای افزایش سطح عملکرد فروشنده ، بیشتر می‌شود. از خود می‌رسیم که چرا فروشنده نمی‌تواند ” معامله را جوش دهد ؟ “

خصوصیت فروشنده ، تعیین کننده نحوه تعامل فروشنده با مدیر فروش ، اعضای تیم فروش و مشتری است

همه این فشارها مستقیم روی شانه‌های مدیر فروش است ، زیرا کم کاری یا ضعف فروشنده در نهایت گریبان مدیر فروش را خواهد گرفت. پس مدیر فروش باید بداند چه فروشنده‌ای را باید استخدام نماید و کدام خصوصیت فروشنده می‌تواند به وی کمک نماید.

در هنگام ارزیابی کاندیداهای فروشندگی باید به فرهنگ سازمانی و میزان هماهنگی این فروشنده با آن نیز توجه نمود. در نهایت این تصمیم با نه فقط باعث استخدام فروشنده‌ای با مهارت‌های یک فروشنده حرفه‌ای خواهد شد ، بلکه کمک خواهد نمود که فروشنده‌ای با نگرش و ویژگی‌های شخصیتی هماهنگ با سازمان و تیم فروش استخدام شود. در این مقاله به تشریح شیوه تشخیص این رفتارها و خصوصیت فروشنده خواهیم پرداخت.

 

شناخت خصوصیت فروشنده در هنگام مصاحبه استخدامی

خصوصیاتی که به عمل کردن ، منجر می‌شود . عمل = فروش

جاه‌طلب :

اگر می‌خواهید ببینید که فروشنده می‌تواند جایگاه خود در تیم فروش گسترش خواهد داد یا خیر ، از وی بپرسید که طی 1، 3 یا 5 سال آینده ، جایگاه خود را کجا می‌بیند ؟

شور و شوق :

شور و شوق یک فروشنده توسط مشتری قابل درک است . شور و شوق موتور حرکت فروشنده و از خصوصیات مهم فروشنده حرفه‌ای است. از فروشنده باید پرسید که چرا محصول شما را می‌خواهند بفروشند و چه معنایی برای آنان دارد

جسور و دلیر :

نترسیدن از برقراری ارتباط با مشتری، یک خصوصیت فروشنده حرفه‌ای است. باید از فروشنده در خصوص رفتن روی صحنه و یا معرفی خود در زمان کوتاه به مدیر عامل یک شرکت بپرسید . آیا فروشنده می‌تواند این موقعیت را روی هوا بزند ؟

سرسخت :

فروشنده باید فقط برخی جواب‌های نه را به عنوان جواب قبول کند. به فروشنده بگویید که شما حس می‌کنید که وی برای فروشندگی مناسب نیست ، ببینید که برای تغییر نظر شما دست تلاش می‌نماید یا خیر ؟

ادامه :  خصوصیت فروشنده


بازاریابی و فروش تلفنی

بازاریابی و فروش تلفنی یکی از روش‌های بسیار موثر ولی سخت برای کشف بازاریابی و فروش محصولات و خدمات است. هر فروشنده تلفنی حتما تمایل دارد که یک مذاکره فروش تلفنی حرفه‌ای و موفق با مشتری خود داشته باشد. اما بر اساس قانون پارتو 80/20 ، حداکثر 20% فروشندگان به این موفقیت دست میابند. برای اینکه یک فروشنده بتواند در میان این 20% قرار گیرد باید مهارت‌های بازاریابی و فروش تلفنی خود افزایش دهند.

آموختن مهارت‌های فروش حرفه‌ای از یک مشاور فروش حرفه‌ای سبب می‌شود تا شانس فروشنده در بستن قرارداد / فروش محصول یا خدمت افزایش یابد. در ادامه به بیان 9 تکنیک طلایی بازاریابی و فروش تلفنی خواهیم پرداخت ، این تکنیک‌ها به موفقیت شما در نهایی کردن فروش ، کمک بزرگی خواهد نمود.

تکنیک بازاریابی و فروش تلفنی Sales Marketing Telesales Telemarketing

9 تکنیک طلایی بازاریابی و فروش تلفنی

1- به مشتری فشار وارد نکنید ، اما

در کتاب‌های فروش ( چاپ شده تا دهه 90 ) و همین‌طور از سوی مدرسین فروشی که تجربه عملی فروش ندارند و فقط سخنران هستند ، گفته می‌شود که باید برای فروش بیشتر باید حداکثر فشار را باید بر مشتری اعمال نمایید. اگر مقاله ما در خصوص جملات منسوخ شده فروش را مطالعه نموده باشید ، خواهید دید که دوران فروش با فشار بر مشتری بالقوه گذشته است.

فشار به مشتری ، نه تنها به شروع فرایند مذاکره نخواهد انجامید ، بلکه موجب فراری شدن مشتری راغب خواهد شد. مثل شرکت‌های ثبت برند ( شرکت‌های حقوقی ) که هرروز به ما زنگ می‌زنند با یک جمله ثابت

بازاریابی و فروش تلفنی


نظر

عوامل کلیدی موفقیت  KSF

عوامل کلیدی موفقیت  KSF :  Key Success Factors ، مهم‌ترین عنصر برای دستیابی سازمان به موفقیت است. اگر بتوانید عوامل موفقیت کلیدی را دقیق بشناسید و برای تحقق آن روبه‌جلو حرکت نمایید، احتمال این‌که سازمان شما به موفقیت دست یابد، افزایش می‌یابد. ما در این مقاله عوامل کلیدی موفقیت را از جنبه‌های متفاوتی مورد ارزیابی قرار خواهیم دارد. در مرحله اول اجازه دهید که طیف گسترده عوامل موفقیت کلیدی که کلید فعالیت‌های سازمان و تحقق استراتژی سازمان است را بررسی نماییم.

Key Success Factors KSF عوامل کلیدی موفقیت

  • عوامل کلیدی موفقیت KSF چیست ؟

یکی از مهم‌ترین اجزا و عناصر فرایند دستیابی به موفقیت “عوامل کلیدی موفقیت KSF ” است. عوامل کلیدی موفقیت ، همان چیزهای حساس و پراهمیتی است که موجب می‌شود که موفقیت یک سازمان می‌شود. از واژه ” عوامل کلیدی موفقیت ” یک واژه تخصصی حوزه مدیریت است و به خصوص مدیریت استراتژیک است.

امروزه با توجه تعدد عوامل اثرگذار بر در مسیر دستیابی به موفقیت یک سازمان ، تعداد فرصت‌های پیش روی مدیران بسیار محدود است ، مدیر موفق خواهد بود که بتواند توان عناصر منجر به موفقیت خود را به درستی شناخته و از آن‌ها به درستی استفاده نماید و در مرحله بعد بتواند عوامل کلیدی موفقیت سازمان خود را تقویت نماید.

 

تفاوت KSF با  KPI چیست ؟

با توجه به اینکه KSF یک مفهوم استراتژیک ( کلان و کل‌نگر ) است و کل سازمان را مدنظر دارد ، در بسیاری از کشورها مانند آمریکا و ژاپن برای اینکه بتوانند این عوامل موفقیت کلیدی را به عناصر سازنده آن تجزیه و جزئیات درون آن را نیز مشاهده نمایند تا بدانند دقیقا چه جزئیاتی می‌توانند روی موفقیت سازمان اثر گذارد ، از شاخص‌های کلیدی عملکرد KPI : Key Performance Indicators  استفاده می‌نمایند.

تفاوت KSF با CSF چیست ؟

واژه  CSF : Critical Success Factor عوامل موفقیت حیاتی با KSF یکسان است.

تفاوت KSF با KFS چیست ؟

این دو نیز یکسان هستند و تفاوتی بین آن‌ها نیست.

  • KFS: Key Factor for Success عوامل کلیدی برای دستیابی به موفقیت
  • KSF: Key Success Factor عوامل کلیدی موفقیت

KGI چیست ؟

KGI شاخص کلیدی هدف “Key Goal Indicator” همان KRI شاخص نتیجه‌ای کلیدی Key Result Indicator است . این شاخص به دنبال تعیین درصد نزدیک شدن به هدف است.

 

مثال‌های بسیار زیادی از عوامل موفقیت در یک سازمان وجود دارد .

در بازار پوشک ، یک تولیدکننده با کاهش 15.6% از قیمت محصول خود ، توانست تا 7.7 درصد میزان سهم بازار خود را افزایش دهد . این تولیدکننده متوجه شد که قیمت کمتر، یک شاخص کلیدی موفقیت برای توسعه کسب‌وکارش است. زیرا پوشک یک محصول تند مصرف است ، پس مصرف‌کننده تمایل کمی برای صرف بودجه خود را یک محصول یک‌بارمصرف دارد.

در کشور ژاپن ، یک شرکت ، نوع خاصی از گوشی موبایل رایگان به مشتری می‌دهد ، زیرا متوجه شد که اگر مشتری از یک محصول استفاده نماید ، برای خرید یک گوشی جدید ، سعی می‌کند از همان مدل جدید را بخرد ، زیرا به استفاده از آن عادت نموده است . عادت به استفاده خود یکی از عوامل کلیدی  موفقیت برای این شرکت است.


برند لاکشری Luxury Brand

برند لاکشری ( تلفظ اشتباه : لاکچری ) یکی از آن مفاهیم مدیریت برند است که دامنه‌های فراگیر در 5 دهه گذشته داشته است که توجه مدیران ارشد، مشاوران و دانشگاهیان را به خود جلب کرده است. اگر به لیست برندهای لاکشری بین‌المللی را بررسی نمایید ، سوال مهمی که به وجود می‌آید ، این است : چگونه می‌توانند برندهای لاکشری موفقی را به وجود آورد ؟

چگونه این برندهای لاکشری معتبر خود را در طول زمان و فضا توسط مشتریانشان ، توسعه داده‌اند ؟ کدام عوامل کلیدی موفقیت به یک برند خاص اجازه داده است تا رهبری و سیطره بر بازار و صنعت خود را در دست گیرد ؟

Luxury brand برندلاکشری برند لوکس برند لاکچری

اگرچه به سوالات متعددی در حوزه برندسازی لاکشری در طول زمان به طور مرتب و مجزا در کتب و مقالات علمی پاسخ داده شده است اما همچنان، سازمان‌ها به دنبال مدیر برندی در سراسر جهان هستند که در رزومه کاری خود، کار روی برندی موفق و شناخته را دارند. اگر دقت نمایید ، تعداد برندهای لاکشری که توانسته‌اند از طریق روانشناسی مصرف کننده ، مصرف‌کننده خود را در دست خود بگیرند و آنان را حفظ نمایند، بسیار محدود و در چندین دهه قبل به وجود آمده‌اند.

با وجود حجم عظیمی از برندها ، ظهور یک برند لاکشری جدید و موفق ، کاری بسیار سخت است. ایجاد جایگاهی منحصربه‌فرد با تمرکز بر بازاریابی گوشه‌ای (  بازاریابی نیش ) در بازاری بسیار بزرگ، برند لاکشری را با مشکلات بزرگ‌تر و هزینه‌های سرسام‌آورتری روبرو می‌نماید. برند لاکشری در این حالت باید تمام‌قد هم با رقبای دور و نزدیک خود به مقابل کنونی بپردازد و هم بتواند خلاقیت و نوآوری را برای آینده در خود داشته باشد.

با افزایش رقابت و روند تغییرات کالا، شرکت‌ها از همیشه بیشتر به دنبال ایجاد برندهای قوی، به ویژه برندهای لوکس هستند زیرا که می‌توانند منبع درآمدی خویش را افزایش دهند. برند لوکس از طریق برندینگ به دنبال افزایش ارزش کلی برند و تقویت پایه مشتریان وفادار خویش هستند. با این حال، ساخت برندهای لوکس بسیار چالش‌برانگیز است.

با توجه به این چالش‌های ذاتی، شرکت‌ها چگونه می‌توانند برندهای لاکشری خود را در کلاس جهانی تولید و عرضه نمایند ؟ اینکه بتوان به‌طور هم‌زمان مشتریان کلیدی را جذب و تمایز خود را حفظ نمایند ، بسیار مهم است.

در این مقاله سعی خواهیم نمود تا چهارچوب عملی به مدیران اجرایی و مدیران برندها به‌منظور تقویت برند لاکشری خویش بر اساس گام‌های استراتژیک کلیدی و اساسی مشخصی بردارند. این گام‌ها شامل 5 گام اساسی است که می‌تواند موجب تسهیل فرایند رسیدن به یک برند لاکشری گردد.

ادامه :  برند لاکشری Luxury Brand ( برند لاکچری )


تکنیک فروش حرفه‌ای

تکنیک فروش قدیمی فروش ، مانند یک چاقو کند است که شاید ببرد ، اما خیلی سخت و نه خیلی تمیز . مشتریان امروز بسیار هوشیار و آگاه هستند. مشتری متنفر است که به او فروخته شود ، مشتری می‌خواهد که بخرد. یعنی آزادی عمل و حق انتخاب داشته باشد.

قبل از هر چیز باید گفت که تکنیک فروش حرفه‌ای ، پیرامون هنر برقراری ارتباط و ایجاد منفعت دوطرفه شکل می‌گیرد. تکنیکهای فروشندگی حرفه‌ای همگی بر اساس یکسری قوانین و قواعد مشخص هستند . مشاوره فروش سعی خواهد نمود که این قوانین را بر اساس کسب و کار شما تعریف و آن‌ها را با روش فروش شما تطبیق دهد.

تکنیک فروش حرفه‌ای چیست ؟

تکنیک فروش حرفه‌ای یا روش فروش حرفه‌ای توسط یک فروشنده یا تیم فروش برای کسب درآمد و کمک به فروش موثرتر استفاده می‌شود. تکنیک فروش یک روش خلاقانه ولی بر پایه تکنیکهای شناخته شده فروش است که مشاور فروش یا یک فروشنده با استفاده از هوش و دانش و تجربه خود در مورد فرایند فروش و بهره‌گیری از روانشناسی ، حسابداری ، مدیریت ، …. به تکنیکی یا روشی جدید برای بهینه شدن مسیر فروش می‌رسد.

تفاوت تکنیک فروش با فرایند فروش

واژه “فرایند فروش” و “تکنیک فروش” ، گاه به اشتباه مترادف در نظر گرفته می‌شوند.

فرایند فروش عبارت است که مسیری که یک مشتری بالقوه باید طی نماید تا به مشتری بالفعل ( خریدار ) تبدیل شود. این مسیر منطبق با کل مسیر داخل قیف فروش و تا انتهای لوله فروش ادامه دارد.  فرایند فروش در مورد فرصت‌ها ، معاملات و نرخ موفقیت است.  یک مدیر فروش موفق و موثر کسی است بتواند این فرایند فروش را به درستی مدیریت نماید.

تکنیک فروش حرفه‌ای / تکنیک فروشندگی حرفه‌ای قابل بکارگیری در هر فرایند فروش است ، اما در کل ، تکنیک فروش برای فقط بخشی از فرایند فروش طراحی می‌گردد. تکنیک فروش حرفه‌ای بر گام‌های فروش تمرکز ندارد ، بلکه بر مهارت و تمرکز و ارتباط تمرکز است. مثل شخصیت شناسی در فروش، زبان بدن ، اصول و فنون مذاکره فروش ، …..

می‌توان گفت که فرایند فروش همان A تا Z مسیر فروش است و تکنیک فروش ، فلسفه نحوه پیاده‌سازی فرایند فروش است.

تکنیک فروش حرفه‌ای به دنبال کم کردن زمان بستن قرارداد فروش و افزایش اثربخشی فروش است. تکنیک فروش می‌تواند در چند ناحیه از فرایند فروش بکار گرفته شود.

کدام تکنیک فروش حرفه‌ای را باید بکار گیریم ؟

 

  • تکنیک فروش اسپین SPIN 

تکنیک فروش اسپین در خصوص “درست سوال پرسیدن” است. سوالات اشتباه می‌تواند موجب تزلزل در فرایند فروش شما شود. برای همین ما در تیم مشاوران مدیریت ایران و در ورک شاپ های فروشندگی حرفه‌ای خود از آن به عنوان “هنر سوال پرسیدن” یاد می‌نماییم. با استفاده از تکنیک فروش اسپین ، شما به مشتری اجازه صحبت می‌دهد.

واژه SPIN معرف 4 کلمه است که برای ایجاد انگیزه در مشتری برای خرید کردن ، به کار گرفته شده است. این چهار کلمه کلیدی برای تکنیک اسپین عبارت‌اند از :

  1. Situation موقعیت
  2.  Problem مشکل
  3. Implication نتیجه
  4.  Need-Payoff پرداخت
  • موقعیت Situation

سوالات مرتبط با موقعیت، اساس چرخه فروش را تشکیل می‌دهند. هدف از سوالات ، درک مشتری بالقوه و کشف موقعیت کنونی در مواجه با پیشنهاد فروشنده است. آیا راه‌حل‌های شرکت پاسخی برای نیازهای مشتری است یا خیر ؟ این اطلاعات نقش بسیار حیاتی در تدوین چرخه فروش ایفا می‌نماید. تیم فروش هر چه بیشتر در خصوص سوال پرسیدن حرفه‌ایی باشند، اطلاعات مفیدتر به دست می‌آورند.

بنابراین نباید به دنبال پاسخ این سوال بود که ” چه کسی مسئول خریدهای جدید در شرکت است ؟” بلکه باید پرسید : ” فرایند تصمیم سازی در خصوص خریدهای جدید چگونه است ؟” . در این حالت تصمیم سازان مشخص می‌شوند. فروشنده حرفه‌ای با بهره‌گیری از تکنیک فروش حرفه‌ای ، توانایی درک صحیح موقعیت فروشنده را خواهد داشت.

  • مشکل Problem

سوالاتی که به شما کمک خواهد نمود تا از مشکلات مشتری بالقوه مطلع شوید . این مشکلات باید شناسایی شود و برای آن راه‌حلی پیدا شود.  همین مشکلات و نقص‌ها است که تسهیل‌کننده معامله می‌شوند. تکنیک فروش به راحتی نحوه پیدا کردن این مشکلات را به فروشنده نشان می‌دهد.

  • نتیجه Implication

در خصوص سوالاتی است که بر نتایج منفی ناشی از مشکلات برای مشتری متمرکز است و سعی دارد تا فوریت برخورد با آن را گوشزد نماید.

  • پرداخت Need-Payoff

زمانی که مشتری بالقوه فهمید که شرایطش در حال بدتر شدن است، باید سوالاتی در خصوص ارزش واقعی راه‌حل قابل ارائه برای درمان شرایط موجود ، مطرح نمود. راز موفقیت در کمک به مشتری برای درک مناسب فواید راه‌حل است. اگر سوالات به درستی ارائه شود ، مشتری خواهد پرسید که این محصول چگونه به وی کمک خواهد نمود. برای مثال : اگر برای پرداخت پول نیاز به مراجعه به بانک نباشد، چه تاثیری روی کسب‌وکارتان خواهد می‌گذارد ؟

این 4 سوال کمک خواهد کرد تا نیازها و نحوه کمک به مشتری را درک نمایید. تکنیک فروش اسپین برای دریافت پاسخ‌های مناسب در قبال سوالات صحیح است.

ادامه مطلب :  تکنیک فروش


چگونه طرح توجیهی اقتصادی بنویسیم ؟

طرح توجیهی ( طرح کسب و کار تجاری ، بیزینس پلن Business Plan )

طرح توجیهی اگر به صورت حرفه‌ای برای کسب‌وکار کوچک شما نوشته شده باشد ، می‌تواند یکی از مهم‌ترین اسناد دستیابی به موفقیت باشد. متاسفانه، بسیاری از صاحبان کسب‌وکارهای کوچک این فرایند را دشوار و گیج کننده می‌یابند.

نوشتن یک طرح توجیهی برای موفقیت هر کسب‌وکاری ضروری است. یک طرح توجیهی مسیر حرکت را مشخص می‌نماید،‌ شما را در مسیر درست نگه می‌دارد و معمولا برای کسب‌وکارهایی که به دنبال کمک بلاعوض دولتی یا دریافت وام کسب‌وکار هستند یک الزام است.

 

نکات پایه‌ای نوشتن طرح توجیهی

  1. تحقیقات خود را انجام دهید.

در گوگل هر آنچه را که می‌توانید در مورد کسب‌وکارتان بیابید را جستجو نمایید. مهم‌ترین چیز قبل از شروع یک کسب‌وکار جدید آن است که بینش و تجربه خوبی در زمینه فعالیت اقتصادی که قصد ورود به آن دارید کسب نمایید. باید تا قبل از کامل کردن طرح توجیهی خود، تصمیماتی در مورد کسب‌وکار خود اتخاذ نمایید از جمله ساختار،‌ استراتژی‌ بازاریابی ،‌ و تأمین مالی. با داشتن اطلاعات درست امکان پیش‌بینی و تحلیل دقیق‌تری برای شما فراهم خواهد شد.

  1. تعیین طول مدت طرح.

طرح خود را خلاصه و مختصر بنویسید. همیشه به خاطر داشته باشید که طرح توجیهی شما باید توسط صاحبان مشاغل پرمشغله خوانده شده و مورد بازبینی قرار گیرد و طرح‌های کسب‌وکار طولانی می‌توانند برای این افراد خسته‌کننده باشند. امروزه طول متوسط بیشتر طرح‌های کسب‌وکار کمتر از آن چیزی است که پیش‌تر بود. شما احتمالا می‌توانید همه آنچه نیاز دارید را در 40 تا 60 صفحه مطلب منتقل نمایید،‌ به علاوه 5 صفحه ضمیمه برای پیش‌بینی‌های ماهیانه،‌ رزومه‌های مدیریتی،‌ و دیگر جزئیات. اگر طرحی دارید که بیش از 70 صفحه است، احتمالا خیلی خوب آن را خلاصه نکرده‌اید.

ادامه مطلب : چگونه طرح توجیهی بنویسیم ؟


نظر

طرح توجیهی برای مهاجرت به کانادا از طریق شرکت استارتاپ Startup ( ویزای کانادا )

طرح توجیهی برای مهاجرت به کانادا ( برنامه ویزای کانادا از طریق استارت آپ Start-up Visa Program ) یکی از مدارک ضروری برای دریافت این نوع از ویزای کانادا است. اگر تاکنون به دنبال راه های مهاجرات به کانادا بوده‌اید ، آیا به دنبال مهاجرت به کانادا از طریق از طریق خود اشتغالی هستید ، آیا بین راه‌های مهاجرت به کانادا سردرگم شده‌اید ؟ ما رد این مقاله موراد نیاز برای دریافت این نوع روش جدید مهاجرت به کانادا را برایتان شرح خواهیم داد.

طرح توجیهی مهاجرت به کانادا از طریق شرکت استارتاپ Startup ( ویزای کانادا ) Business-plan-Start-up-Visa-CANADA

ویزای خوداشتغالی کانادا یا ویزای استارتاپ کانادا  ؟

شاید اگر سرمایه کمی دارید و هنرمند ، ورزشکار و یا کشاورز هستید ، پیشنهاد ما به شما اقامت کانادا از طریق ویزای خود اشتغالی کانادا است. اما اگر سرمایه مناسبی دارید و به دنبال تأسیس یک شرکت در کانادا با دریافت کمک مالی برای توسعه آن هستید ، از برنامه ویزای خود اشتغالی کانادا استفاده نمایید. این روش کمی زمان‌بر است.

 به جرئت می‌توان گفت که بهترین روش برای مهاجرت به کانادا و دریافت اقامت دائم کانادا PR ، ویزای استارتاپ کانادا ( استارت آپ ویزا کانادا ) است. فرایند ویزای استارت آپ کانادا به کمک یک شرکت واسط تحت عنوان شرکت شتاب دهنده کانادایی ( انکوباتور کانادایی ) تسهیل می‌گردد. این روش زیر یک سال شما را به ویزای کانادا می‌رساند.

استارتاپ یعنی چه ؟ ( استارت آپ  Start-up )

استارتاپ یک شرکت جوان است که در مرحله اولیه و آغازین فعالیت خود شروع به توسعه می‌نماید. شرکت استارتاپ معمولا کوچک و برای پایین نگه داشتن هزینه‌ها ، توسط خود مؤسسین و یک نفر اداره می‌گردد. شرکت استارتاپ محصول و خدمتی را ارائه می‌دهد که در جایی دیگر قابل‌دستیابی در بازار نیست و یا مؤسسین شرکت استارتاپ معتقد هستند که محصول یا خدمت مشابه با کیفیت بسیار پایین به بازار عرضه می‌شود.

 

ادامه :  طرح توجیهی

 


آمیخته بازاریابی علی بابا Alibaba.com

آمیخته بازاریابی علی بابا  marketingmix را اگر بررسی نماییم. آمیخته بازاریابی/ آمیزه بازاریابی این برند با وجود عظمت این شرکت ، خیلی هم پیچیده نیست. این شرکت یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های فعال در حوزه تجارت الکترونیک در جهان است و از نظر ترافیک Alibaba.com جزء 20 سایت اول جهان است.این برند را می‌توان مسئول معرفی چین به بازار تجارت بین‌الملل دانست. 

 یکی از نقاط قوت چین در میان سایر کشورها ، توانمند تولید این کشور است. باید بدانید که شرکت هلدینگ علی بابا فقط از طریق تجارت الکترونیک کسب درآمد نمی‌نماید. اجازه دهید نگاهی به آمیخته بازاریابی علی بابا بی اندازیم.

آمیخته بازاریابی علی بابا Marketing mix of Alibaba

محصول product در آمیخته بازاریابی علی بابا

محصول اصلی در شرکت علی بابا ، تجارت الکترونیک بر بستر وب‌سایت Alibaba.com است. علی بابا در بازار B2B فعال و رهبر این بازار است و محصول خود را به شرکت‌ها می‌فروشد، اما شرکتی نظیر آمازون در بازار B2C فعال است و محصولات را به مشتری نهایی می‌فروشد. علی اکسپرس Aliexpress.com یکی دیگر از خدمات این شرکت است که خرید از شرکت‌های کوچک است.

مهم‌ترین مزیت رقابتی علی بابا این است که صادرکنندگان می‌توانند به 240 جهان، محصول خود را صادر نمایند، بنابراین گردش مالی ایجاد شده از طریق این وب‌سایت ، حجم عظیمی دارد. همچنین علی بابا Taobao را به عنوان یک برند مشابه  Ebay.com به عنوان یک فروشگاه تجارت الکترونیک برای داخل چین راه‌اندازی نموده است که جزء پر بازدیدترین وب‌سایت‌های داخل کشور چین است.

علی بابا مانند گوگل دارای ساب دامین متعددی است که هرکدام دارای فعالیت‌ها و محصولات خاصی است .

  1. Alibaba.com – برند جهانی تجارت الکترونیک برای مشتریان چینی
  2. Juhuasuan – خرید گروهی در چین
  3. Alipay – پلت فرم پرداخت آنلاین
  4. China Yahoo – یاهو چینی است. یاهو نمی‌تواند به‌طور مستقیم در بازار چین فعالیت نماید برای همین معادل خود را با همکاری علی بابا در چین راه انداخته است.
  5. Autonavi – معادل نقشه گوگل در چین است
  6. Alibaba Pictures – در سال 2014، علی بابا China vision media group دیدار می‌کند تا شرکت تولید فیلم خود را راه‌اندازی نماید. جک ما، بنیان‌گذار علی بابا، روی Youko tudou سرمایه‌گذاری نمود که یک وب‌سایت پخش آنلاین برنامه‌های تلویزیونی محبوب است.

قیمت  price در آمیخته بازاریابی علی بابا

همانند هر پورتال دیگری، علی بابا قیمت بسیار پایینی را ارائه می‌دهد و کمیسیون آن نیز بسیار کم است تا بازرگانان بتوانند کسب‌وکار خود را راحت انجام دهند. به همین دلیل بود که علی بابا با سرعت زیادی رشد نمود. با توجه به ماهیت ارزان بودن محصولات چینی، می‌توان گفت که علی بابا یا استراتژی نفوذ با قیمت پایین در حال کار است. تاوبا Taobao که از پلتفرم علی بابا استفاده می‌کند و تمام عملیاتی که در این بستر انجام می‌دهد کاملا رایگان است. درآمدشان عمدتا از تبلیغات است و نه از چیز دیگری. در مقایسه با هزینه‌های سنگینی سایت‌هایی مانند آمازون و دیگر سایت‌ها به فروشندگان خود تحمیل می‌نمایند، علی بابا حق‌الزحمه بسیار ناچیزی از فروشندگان خود دریافت می‌نمایند.

ادامه مطلب :  آمیخته بازاریابی علی بابا 

 

شرکت مشاوره مدیریت IranMCT



پیاده سازی برنامه بازاریابی موفق

پیاده سازی برنامه بازاریابی به روش صحیح و مناسب با نیاز بازار ، یکی از دغدغه‌های اصلی سازمان‌ها است.ابتدای هر سال ، سازمان‌ها به خود شرکت‌ها به خود این قول را می‌دهند که امسال برنامه بازاریابی Marketing Plan خود را به شکلی مناسب تدوین نمایند ، اما هرگز آن زمان نرسیده است. برنامه بازاریابی موفق در حد یک پوشه از مدارک که در کشوی میز شما است ، نخواهد بود. برای رسیدن به برنامه بازاریابی موفق باید بدانید که چه کاری را در چه زمانی و توسط چه کسی انجام باید دهید. اینجاست که پیاده سازی برنامه بازاریابی معنی واقعی پیدا خواهد نمود.

پیاده سازی برنامه بازاریابی موفق Implement Your Marketing Plan

اما، چطور استراتژی بازاریابی ( استراتژی مارکتینگ ) مدنظر مدیر یا مشاور سازمان را پیاده سازی نمایید؟ چگونه عملیات بازاریابی شرکت خویش را بر مبنای دستیابی به موفقیت طراحی نمایید .پاسخ به این سوالات ، چیزی است که قصد دارم در این مقاله آن را برایتان تشریح نمایم.

روش پیاده سازی برنامه بازاریابی

  • انتظارات خود را به درستی تنظیم نمایید.

بازاریابی مثل یک تعمیر سریع خودرو نیست. تلاش‌های بازاریابی زمانی به موفقیت خواهد انجامید که به یاد داشته باشید که این یک دو ماراتن است و نه یک دوی 100 متر سرعت. ما اغلب به شرکت‌ها می‌گوییم که 6 تا 12 ماه طول می‌کشد تا بازده تلاش‌های بازاریابی خود را ببینید ، اما دیده‌ایم که فرد و شرکت‌هایی مشاوره ادعا می‌نمایید که می‌توانند در طی یک ماه میزان فروش شرکت را تا 150% افزایش و هزینه‌های آن را تا 40% درصد کاهش دهند ؟!!

بیزینس راه دور زدن ندارد ، مگر با رانت و یا برای کلاه‌برداری باشد . برنامه بازاریابی مانند یک گلوله برف است که از بالای کوه به پایین پرت می‌شود . گلوله برفی در ابتدا کوچک است و نیاز به زمان و حرکت دارد تا رشد نماید. اما، اگر این گلوله برف در طی مسیر بتواند برف‌های بیشتری از به دور خود جذب نماید، سرعت رشد آن بیشتر می‌شود. بازاریابی به همین شیوه کار می‌نماید. این تلاش و تلاش برای ساختن پایه‌ای مناسب برای تلاش‌های شما انجام می‌شود. هنگامی‌که انجام می‌دهید، شروع به دیدن حرکتی می‌کنید که در کسب‌وکار شما دنبال آن هستید. ازآنجاکه بازاریابی موفق نیاز به زمان دارد، مدیر سازمان باید درک صحیحی از آن داشته باشد. تنظیم انتظارات مدیر با چهارچوب زمانی یکی از وظایف مدیریت بازاریابی است.

  • تیم سازی نمایید و منابع را حفظ نمایید

چه کسانی در تیم پیاده سازی برنامه بازاریابی شما حضور خواهد داشت؟ مهم این است که فرد یا افراد مناسب را انتخاب نمایید. گاهی اوقات اعضای تیم بازاریابی شامل اعضای بازاریابی فعلی، تیم فروش یا بخش خدمت به مشتری می‌شوند. گاه پیش می‌آید، که شرکت برای پیاده سازی برنامه بازاریابی نیاز به برون‌سپاری داشته باشند یا از تعدادی از فروشندگان کمک استفاده نمایند. در هر صورت، باید مشخص باشد که چه کسی در تیم پیاده سازی برنامه بازاریابی شما باید حضور داشته باشد. همچنین سایر منابع مورد نیاز را بررسی نمایید. آیا ابزار، مواد یا تحصیلات مورد نیاز برای شروع وجود دارد؟ اگر چنین است، مطمئن شوید که این منابع در جای خود به کار گرفته شود.

پیاده سازی برنامه بازاریابی

  • ارتباط افراد با این برنامه بازاریابی

هنگامی‌که تیم بازاریابی خود را تشکیل می‌دهید باید مطمئن باشید که استراتژی بازاریابی با افراد تیم بازاریابی ارتباط مناسب برقرار نماید . آموزش نیروها در خصوص اهداف سازمان بسیار ضروری است. اطمینان حاصل نمایید که هر یک از اعضای تیم بازاریابی، نقش خود را در چهارچوب تیم و در خصوص فعالیت‌های مرتبط با پیاده سازی برنامه بازاریابی و نحوه کمک برای دستیابی به موفقیت ، درک نموده‌اند.

علاوه بر انتقال اطلاعات در خصوص برنامه بازاریابی به تیم ، شما باید بقیه شرکت را در جریان خلاصه‌ای از برنامه‌های آتی خود قرار دهید. همین باعث ایجاد شور و هیجان در اقدامات بازاریابی شما می‌شود و باعث می‌شود که کل سازمان شما احساس نماید که بخشی از اتفاقات درون سازمان هستند.


 

ادامه مطلب :  پیاده سازی برنامه بازاریابی موفق